سلام رفقا
.
.
.
.
حالم خوش نیست
شراب به من تعارف میکنی
چشمانی بی سو را در انتهای گیلاس میبینم
کنارش میزنم
با کج خلقی میگویی
همین کارهایت تنهایت کرده است
نگاهت میگنم
پوزخندی میزنم
نگاهم برایت ناخواسته است
سوالی در نگاهت است
نگاهت میکنم
می روم....!
تو ماندی و دنیایت
حالا بگو
کدام یک تنهاتریم....!
.
.
.
:: بازدید از این مطلب : 390
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0