مرا پرسی که چونی؟ چونم ایدوست جگر پر درد و دل پرخـونی ایدوست حدیث عاشقی بر من رها کن تو لیلی شو که من مجنونم ایدوست به فریادم ز تو هر روز فریاد از این فریاد روزافرونم ایدوست شنیدم عاشقان را می نوازی مگر من زآن میان بیرونم ایدوست نگفتی گر بیفتی گیرمت دست؟ از این افتاده تر ،کاکنونم ایدوست؟ غزلهای (نظامی) بر تو خوانم نگیرد در تو هیچ افسونم ایدوست نظامی