من
و شما از تولد تا يك سالگی مون بيش از همه با حس مون زندگی می كنيم و مقصود از حس
كه مردم معمولا 5 تا شو می شناسند .... و به همين جهت
است كه بچه بيش از هر چيز ديگری به غذاش، به خوابش،
به بازيش، به لمسش و... اهميت می ده.
بين 1 تا 7 سالگي دو چيز ديگه به اين حسی كه خودش رشد می كنه اضافه می شه، يكی ما
از هوشمون كه روابط پنهان اشياء رو به مقدار زياد
مشخصی می كنه استفاده می كنيم و يكی از تخيل و تصور ...
بنابراين كودك بين 1 تا 7 سالگی در حاليكه جهان رو حس می كنه ، می بينه
، می چشه ، دست می زنه ، می شنوه ... در
عين حال از هوشش استفاده می كنه كه اين آدم كه اسمش پدربزرگه يا مادربزرگه مهربونه
، منو نوازش مي كنه ، به من چيزايی ميده كه می خوام ، خيلی هم به من بكن و نكن نميگه. بنابراين مامان بزرگ و بابا بزرگ رو
خيلی دوست دارم.... و در نتيجه جهان را با هوش خودش اينگونه
فكر می كنه كه مامان بزرگ و بابابزرگ كه اومد بره پهلوشون ، تو بغلشون باشه ....تا
شيرينی شو بگيره ، پاداششو بگيره ، نوازش رو بگيره ، يا هر چيزی ديگه .. و ضمنا از
تخيلش هم فكر می كنه كه اصلن بره خونه بابابزرگ يا بابابزرگ
بياد اينجا ، پهلوی اونا بمونه و...
:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0