چقدر دلم ميخواهد نامه بنويسم
تمبر و پاکت هم هست
و يک عالمه حرف
کاش کسي جايي منتظرم بود …
به حرمت نان و نمکي که با هم خورديم
نان را تو ببر که راهت بلند است و طاقتت کوتاه
نمک را بگذار براي من
که مي خواهم اين زخم هميشه تازه بماند!
دلتنگی خیابان شلوغیست ، که تو در میانه اش ایستاده باشی ،
ببینی می آیند و می روند و تو همچنان ، ایستاده باشی ! ...
سفر
یعنی تو بروی،
من پشت سرت آب بریزم،...
اما هیچوقت برنگردی!
:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0