*مصاحبه جدید با سحر جوووون*
سلام امروز خیلی اتفاقی با ی مصاحبه جدید آپ کردم امیدوارم بپسندین!
سحر زکریا با سریال «قطار ابدی» اولین کار کمدیاش را به صورت خیلی محدود شروع کرد ولی با«پاورچین» و بازی در نقش مهتاب، توانست توانایی خود را در نقش کمدی نشان دهد. البته بعد از این کار، بازی در کارهای کمدی را کنار گذاشت تا اینکه در سریال «مرد دو هزار چهره»، دوباره به کار کمدی برگشت. زکریا این روزها مشغول بازی در نقش“لعبتالملوک” دختر جهانگیرخان در سریال «قهوه تلخ است.
قهوه تلخ سریالی است که تجربه موفق دیگری را در کارنامه کمدی او ثبت میکند اما با این حال خودش به شدت اصرار دارد که به عنوان بازیگر کمدی اسمش در ذهنها نماند چون تنها علت بازی در سریالهای کمدی را حضور مهران مدیری به عنوان کارگردان میداند و پیشبینی میکند بعد از قهوه تلخ دوباره چند سالی کار کمدی انجام ندهد.
متن کامل گفتوگو با سحر زکریا را در ادامه بخوانید.
علت اینکه تا به امروز در کار طنز فقط با مهران مدیری کار کردهاید چیست؟ آیا پیشنهاد خوب نداشتهاید یا این یک تصمیم کاملاً شخصی است؟
اولین کسی که کار کمدی را به صورت جدی به من پیشنهاد کرد، آقای مهران مدیری برای سریال پاورچین بود. این پیشنهاد از جهاتی برای من بسیار جالب بود. اول اینکه هیچ وقت روحیه طنز نداشتم. دومین مسأله هم این بود که اصلاً تجربه کمدی آن هم با حجمیدر حد سریال پاورچین را نداشتم. خوشبختانه مردم استقبال بسیار زیادی از آن کار کردند.
بعد از آن کار هم پیشنهادهای بسیار زیادی برای کمدی. بسیار سخت است چون باید اول از همه، کمدی را بسیار درست و خوب بشناسی و دوم اینکه اسیر هجویات و لودگیها و یکسری تکرارهای بی معنی نشوی.
در حال حاضر تنها کسی که فکر میکنم طنز را میشناسد و کلاس کاری خودش را حفظ میکند مهران مدیری است. به همین دلیل با تنها کسی که تا امروز در کار کمدی همکاری داشتهام آقای مدیری است.
پس چرا از حد فاصل پاورچین تا قهوه تلخ در دیگر کارهای آقای مدیری حضور نداشتید؟ با توجه به اینکه آقای مدیری معمولاً از اکیپ بازیگران ثابتش در اکثر کارها استفاده میکند.
آقای مدیری خیلی لطف داشت و تقریباً در تمام کارهایش پیشنهاد بازی به من داده اما خودم دوست نداشتم زیاد در کارهای کمدی بازی کنم. به این دلیل که متأسفانه در ایران مسألهای وجود دارد و آن هم این است که بازیگری که چند نقش کمدی را پی در پی بازی کند، دیگر کار جدی به او پیشنهاد نمیشود. دوست ندارم به عنوان بازیگر کمدی شناخته شوم چون تمایل خود من بیشتر به سمت حضور در کارهای جدی است.
به نظر شما الان مردم شما را صرفاً به عنوان یک بازیگر کمدی نمیشناسند؟
نه. اگر بعد از هشت ماه کار کمدی که در پاورچین انجام دادم مثل خیلی از بازیگرهایی که اینگونه موقعیتها برایشان ایجاد میشود، مجدداً کار بعدی ام را هم کمدی انتخاب میکردم این حرف شما درست بود. در آن زمان همیشه نقشهای کمدی و چیزی شبیه پاورچین به من پیشنهاد میشد. اما هیچ کدام از آنها را انتخاب نکردم و حتی تا دو سال هم بیکار ماندم. من منتظر پیشنهاد یک کار جدی بودم. البته نسبت به کمدی فرار نبودم اما احساس میکردم اگر قرار است دوباره در کارهای کمدی بازی کنم بهتر است دو، سه سالی از سریال پاورچین بگذرد. خوشبختانه اتفاقی که میخواستم افتاد و لطف و اعتمادی که آقای سیروس الوند به من داشت توانستم در فیلم «تله» به کارگردانی او بازی کنم و بعد از آن هم مجدداً با خود آقای الوند فیلم سینمایی «زن دوم» را کار کردم اما دلیل اینکه از آقای الوند اینقدر سپاسگذارم این است که او در آن زمان تنها کارگردانی بود که حاضر شد دوباره به من اعتماد کند چون بعد از بازی در پاورچین خیلی از کارگردانها به من خرده گرفتند و گفتند که تو اشتباه کردی در یک کار کمدی بازی کردی در حالی که من معتقد بودم یک بازیگر باید بتواند در هر ژانری توانایی بازی و خلق یک کاراکتر را داشته باشد و این اجازه باید به او داده شود که در تمام زمینهها خود را آزمایش کند.
در هیچ جای جهان برچسب بازیگر کمدی یا درام یا اکشن به بازیگری نمیزنند. مثلاً رابرت دنیرو تلخترین و خشن ترین فیلمها را بازی کرده ولی در کنارش یکسری کمدیهای بسیار زیبا و بانمک را هم از او میتوانید ببینید اما متأسفانه در ایران این جریان جا افتاده و هنوز هم دلیل آن را نمیدانم.
حالا اگر غیر از آقای مدیری، یک کارگردان خوب و توانمند در عرصه کمدی به شما پیشنهاد کار چه فیلم سینمایی و چه سریال بدهد آیا حاضر هستید کار کنید؟ یا اینکه کلاً قرار است ما کار کمدی را فقط در کارهای آقای مدیری از شما ببینیم؟
ببینید غیر از آقای مدیری من در چند تله فیلم و یک فیلم سینمایی هم نقشهای تقریباً کمدی داشته ام که البته بازتاب خیلی خاصی برای من نداشت. ولی نکته اصلی اینجاست که کمدی سازی در ایران کار بسیار سختی است. خیلی از کارگردانهای بسیار موفقی که کارهای غیرکمدی خوبی هم داشتند وقتی وارد کار کمدی شدند به سختی شکست خوردند. حتی خیلی از کارگردانهای بسیار خوب کمدی هم بوده اند که بعضی از کارهایشان با شکست مواجه شده.
این برای من ریسک بسیار بزرگی است که بخواهم با دیگران کار کمدی انجام دهم. اصلا وقتی با آدمیکه کارش را میشناسد و به خوبی آن را بلد است میتوانم کار کنم چرا باید به سمت کار کردن با دیگران بروم؟ البته در سینمای ایران هیچ چیزی محال نیست و شاید روزی برسد که من باورم نشود چنین حرفی را یک روز زده ام اما مطمئناً اگر قرار باشد روزی با کس دیگری کمدی کار کنم حتما باید تواناییهایش را به اندازه مهران مدیری بشناسم و بتوانم به او کاملا اعتماد کنم.
به نظر شما چرا در کمدی، ما خانمها را نقشهای اصلی نمیبینیم؟
در کار کمدی اصولا دست و بال خانمها برای بیان خیلی از شوخیها بسته است. خیلی از آزادیهایی که آقایان در مقوله طنز دارند بنا به دلایلی که کاملاً معلوم و مشخص است برای خانمها وجود ندارد. حتی خیلی از پشت صحنههایی که در آن خانمها کمیبیشتر میخندند را نمیتوانیم نشان دهیم.
حتی وقتی که در حال کار کردن هستیم هم کنترل بسیار بیشتری نسبت به آقایان در حرکات و دیالوگهای خانمها توسط کارگردان کار اعمال میشود. نویسندهها هم در نوشتن شوخیها برای آقایان بسیار راحت تر و دست بازتر نسبت به خانمها عمل میکنند. گاهی اوقات که ما متن نوشته شده را میخوانیم اعتراض میکنیم چرا اینقدر متنی که برای آقایان نوشته میشود بهتر از ماست شوخیهایی که آنها میتوانند انجام دهند بسیار خنده دار تر و متنوع تر از ماست و گاهی عملاً دست ما برای خیلی از شوخیها بسته است. تمام این شرایط وقتی دست به دست هم میدهد باعث میشود بازیگر زن در ژانر کمدی همیشه در حاشیه قرار بگیرد و دیده نشود.
ولی احساس میشود بازیگران خانم در قهوه تلخ تا حدودی نسبت به کارهای دیگر آزادی عمل و بیان بیشتری دارند؟
این را قبول دارم ولی دلیل این اتفاق را دقیقاً نمیدانم. شاید به این علت است که داستان در زمان حال اتفاق نمیافتد و یک قصه قدیمیدارد. شاید هم این مسأله تعمداً توسط آقای مدیری انجام گرفته است. البته یک دلیل مهم دیگرش هم میتواند این باشد که کار در تلویزیون پخش نمیشود و همین سی دی بودن کار، دست کارگردان را کمیبیشتر از کارهای قبلی اش که از تلویزیون پخش شده باز گذاشته است چون به هر حال کار در تلویزیون شرایط خاصی دارد که ممکن است در خارج از تلویزیون این شرایط کمیراحتتر باشد.
فکر میکنید خانمها در قهوه تلخ دارای یک شخصیت کمدی هستند یا صرفاً تیپ سازی برای آنها شکل گرفته است؟
حداقل در مورد نقش خودم “لعبتالملوک” فکر نمیکنم تیپسازی صورت گرفته باشد. از نظر من تیپ به نقشهایی مثل“باباشاه”، “بابا اتی” و “جهانگیر خان” کههادی کاظمی، جواد عزتی و محمدرضا هدایتی نقش شان را بازی میکنند گفته میشود. چون ما گریم خاصی نداریم و تکه کلامهایمان در شکلگیری کاراکترمان خیلی تأثیرگذار نیستند.
با توجه به اینکه شخصیتهای زن در سریان قهوه تلخ تا حدودی متفاوتر و مستقل تر از سایر کارهای کمدی به نظر میرسند به نظر شما آیا میتوان به “لعبتالملوک” در سریال قهوه تلخ شخصیت مشخصی تعریف کرد؟
شاید در زندگی عادی و در میان آدمهایی که حتی شوخ هم نیستند بتوان به نمونه آدمهایی رسید که متأسفانه تعدادشان در جامعه روز به روز کمتر و کمتر شده است. آدمهای ساده و بی شیله و پیله ای که حتی وقتی حرفی هم میزنند آن را آنقدر ساده بیان میکنند که باعث خنده شما میشود.
لعبت تا حدودی حالتها و اخلاق و رفتار اینگونه آدمها را دارد. با این تفاوت که وقتی چنین شخصیتی وارد دنیا کمدی میشود مسلماً کمیاغراقآمیزتر رفتار میکند و یکسری چیزهایی هم به شخصیت اولیه اش اضافه میشود. مجموع اینها شخصیت لعبتالملوک را تشکیل میدهد.
خب مرز بین سادگی و حماقت مرز بسیار باریکی است و اگر یک آدم ساده درست شخصیت پردازی نشود، جلوه یک انسان احمق را پیدا میکند. شما چگونه سعی کردید این مرز در شخصیت لعبت الملوک رعایت شود؟
ببینید به دلیل اینکه کار، کمدی است فکر میکنم حتی اگر این اتفاق برای شخصیت لعبتالملوک بیفتد هم زیاد اتفاق بدی نیفتاده است. چون در صورت احمق نشان داده شدن او بار طنز این کاراکتر تا حدودی بیشتر هم میشود. البته لعبت در چند سکانس یکسری واکنشهایی از خود نشان میدهد که او را صرفاً از احمق جلوه داده شدن تا حد خیلی زیادی دور میکند. مثلا سر بلوتوث به شدت داد میزند یا یکسری تصمیمات به ظاهر عاقلانه میگیرد. ولی در کل این حماقتی که گاهی لعبت در ذهن مخاطب از خودش باقی میگذارد نقش او را خیلی شیرینتر کرده است.
یک جاهایی احساس میشود شباهتهای زیادی بین لعبت الموک قهوه تلخ و مهتاب در پاورچین وجود دارد. تا چه اندازه از خصوصیات و ویژگیهای آن شخصیت در جان دادن به کاراکتر لعبت استفاده کردهاید؟
شاید این تشابهی که به نظر شما به وجود آمده به دلیل این است که لعبت در قهوه تلخ مثل مهتاب در پاورچین اهل شعر گفتن است. ولی غیر از این فکر میکنم هیچ شباهت دیگری بین این دو کاراکتر وجود ندارد. مهتاب در پاورچین یک زن پر خاشگر و جیغ جیغو است که شوهرش به شدت از او میترسد و در کل فضا، فضای زن سالاری بود ولی لعبت اصلا این خصوصیات را ندارد. او زن سرخوشی است و بین این همه آدم که هر کدام بر سر مقام و منصب بالاتر در حال دعوا کردن با یکدیگر هستند او در عوالم خودش به سر میبرد هر چند هر از چند گاهی هم بدش نمیآید بتواند جای پدر خود را بگیرد.
فکر میکنید خانمها در کار کمدی تا چه اندازه توانایی و حق بداهه پردازی دارند؟
به نظرم بستگی به شرایط و نوع کاری که انجام میشود دارد. مثلاً در زمانی که ما پاورچین را کار میکردیم در خیلی مواقع اجازه بداههپردازی داشتیم چون اتفاقهای داستان در زمان حال رخ میداد و زبان بیان و نوع دیالوگها امروزی بود ولی در قهوه تلخ نوع گویش و دیالوگها کاملاً متفاوت است و همین که ما بتوانیم خود متن را به درستی اجرا کنیم کار بزرگی انجام دادهایم. چون از زمانی که متن را به ما میدهند تا زمانی که قرار است جلوی دوربین قرار بگیریم بیشتر از سه، چهار دقیقه طول نمیکشد و حفظ کردن جملات با آن گویش و کلماتی که در آن بکار رفته به تنهایی کار بسیار سختی است که فرصت فکر کردن به بداههپردازی به ما نمیدهد. حتی این مسأله بداهه در مورد آقایان هم صدق میکند و آنها هم خیلی از بداههپردازی استفاده نمیکنند و معمولاً متنی که دریافت میکنند را عینا اجرا میکنند.
لعبت الملوک با تمام واکنشها و تیپها و تکه کلامهایش چقدر ساخته و پرداخته خود خانم زکریا است؟
تا حدود زیادی. البته درآوردن این کاراکتر به تنهایی امکان پذیر نبود. معمولاً کارهای این مدلی از روز اول متن خاصی برایشان وجود ندارد. ما فقط اسمها و کلیت داستان را میدانستیم ولی بعد از یکی دو جلسه که کار کردیم با صحبتهایی که با کارگردان و نویسندههای کار انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که کلیت کاراکتر لعبت باید اینگونه باشد.
این وسط یکسری از پیشنهادها متعلق به من بوده، آقای مدیری هم به عنوان کارگردان یکسری هدایتهای لازم را انجام داد و در ادامه کار هم با توجه به کلیات این کاراکتر، نویسندهها متنهای خود را مینوشتند. این نوع کارها به معنای واقعی کار دسته جمعی و گروهی است. در کارهای دیگر وقتی به شما نقشی را میدهند و میگویند آن را بازی کن از روز اول یک کلیت مشخص شده وجود دارد که شما روی آن کار میکنید و بعد هم آن را اجرا میکنید در حالی که اینجا چنین چیزی از روز اول وجود ندارد.
شکل گیری شخصیتها کم کم صورت میگیرد و به همین دلیل است که میبینید در این مدل کارها هر چقدر به انتهای کار نزدیکتر میشویم شخصیتها پخته تر و جا افتاده تر میشوند.
یک نکته جالب که در مورد این کار و کار قبلی آقای مدیری (شبهای بررره) وجود دارد این است که با توجه به تعدد کاراکترها در داستان برخلاف بسیاری از کارهای مشابه، نقشها به تفکیک دیده میشوند و به اصطلاح نقشی در طول داستان گم یا فراموش نمیشود. به نظر شما علت این مسأله چیست؟
ببنید مهم ترین اصل یک فیلم یا سریال کارگردان آن است. کارگردان نقش ناخدای هر کاری را دارد. به نظرم کارگردان علاوه بر این که از لحاظ فنی باید کارش را بلد باشد باید بداند دقیقاً قرار است چه کار کند.
وقتی یک کارگردان دقیقاً بداند که قرار است چه کار کند آن وقت میتواند به درستی و بجا از تکتک بازیگرانش استفاده کند و نگذارد بازیگری یا نقشی به هدر برود.
چیدن درست بازیگران در یک داستان آن هم با این همه تعدد شخصیت کار بسیار مشکلی است و اینجاست که عیار یک کارگردان خوب مشخص میشود و زمانی میتوانیم ادعا کنیم یک کارگردان توانسته به خوبی این کار را انجام دهد که اگر بازیگری در دو قسمت هم حضور نداشته باشد مردم کاملاً متوجه غیبت او بشوند و این سوال برایشان پیش بیاید که خب فلانی چه اتفاقی برایش افتاد و کجاست.
این اتفاق بارها برای قهوه تلخ رخ داده است و این یعنی که آقای مدیری توانسته یک بازیگر را در جایگاه خودش و ذهن مردم به خوبی تثبیت کند. علت این اتفاق هم همانطور که اول گفتم این است که آقای مدیری به عنوان کارگردان دقیقاً میداند که از هر بازیگر چه میخواهد و قرار است هر بازیگر در کجای داستانهای او قرار بگیرد.
موجی که قهوه تلخ ایجاد کرد خیلی شبیه پاورچین بود. با توجه به اینکه گفتید بعد از سریال پاورچین حدود دو سال هیچ کاری انجام ندادید. چه پیش بینی برای ادامه کار خود پس از اتمام قهوه تلخ میکنید؟
پیش بینی کردن در کار بازیگری بسیار سخت و مشکل است. شاید دوباره همان رویه بعد از پاورچین را پیش بگیرم و تا یکی ، دو سال کار کمدی انجام ندهم و دوباره به سمت بازی در نقشهای جدی بروم و اگر بخواهم دوباره سراغ کمدی بروم باز هم فقط با مهران مدیری خواهد بود.
اگر به شما این اختیار را بدهند که خارج از بحث مرد و زن بودن یک نقش را برای بازی کردن در سریال قهوه تلخ انتخاب کنید دوست دارید که کدام نقش را بازی کنید؟
به نظرم تمام نقشهایی که آقایان در این سریال بازی میکنند جذاب است و جای کار بسیار زیادی دارد. ولی شاید اگر میتوانستم خودم یک نقش را انتخاب کنم، دوست داشتم جای کاراکتر بابا اتی با بازی بسیار خوب جواد عزتی بازی کنم.
پایــــــــــــــان
:: بازدید از این مطلب : 319
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0