سامورایی
نوشته شده توسط : blogkhan

گفتگو با آلن دلون : این گفتگو برای برنامه "موسیو سینما" ی تلویزیون فرانسه به مناسبت اکران سامورایی انجام و در 23 اکتبر 1967 پخش شد .

 

مجری : سامورایی چیست ؟

0 سامورایی یک اثر هنری است اثری از ژان پیر ملویل . او مدتها این داستان را درست مثل یک جنین در درون خودش پرورش داد و سرانجام با ساخت این فیلم توانست آن را به دنیا بیاورد . داستان ایده او بود فیلم نامه و دیالوگ ها را او نوشت و صد البته خودش هم آن را کارگردانی کرد . این روزها چنین فیلم هایی کمیاب شده اند موضوع اصلی سامورایی تنهایی است تمام فیلم را می شود در یک عبارت از کتاب مقدس سامورایی ها بوشیدو خلاصه کرد : "هیچ نوع تنهایی بزرگ تر از تنهایی سامورایی نیست ، مگر تنهایی ببر در جنگل ... شاید"

مجری : چه جالب پس شخصیت شما کاملا تنهاست

0 دقیقا . او یک سامورایی در روزگار مدرن است که در پاریس زندگی می کند و قصه او همان داستان ببری در جنگل است او تنهاست و در پی او هستند

مجری : نقش بسیار جذابی به نظر می آید خوشحالید از این که آن را بازی کردید ؟

0 خیلی زیاد . درباره همکاری با ملویل هم که پرسیدید باید بگویم که او بزرگترین کارگردانی است که من تا امروز شانس و افتخار همکاری با او را داشته ام . حالا توضیح می دهم چرا ، او بیشتر از هر شخص دیگری درباره سینما اطلاعات دارد در کارش بی نظیر است راستش او دایره المعارف متحرک سینما است .

 

000

 

 

حرف های روی نوگیرا ، مفسر مشهور سینمای ملویل

 

یکی از ویژگیهای ملویل این بود که هر کاری را انجام می داد . در فیلم هایش طراحی صحنه هم می کرد تصمیم می گرفت که رنگ ها باید چگونه باشند ، کاغذ دیواری ها چه شکلی داشته باشند و خلاصه همه چیز را زیر نر داشت . این گام بسیار مهمی در فیلم سازی است . وقتی سر صحنه می رفت بلافاصله می دانست که هر چیزی باید کجای صحنه باشد ، چه در لوکیشن های واقعی و چه در استودیو . دومین ویژگی او تواناییش در هدایت بازیگران بود . او به بازیگران دو سه تا دستورالعمل کوچک میداد که مثلا "کلاهت را این طوری روی سرت درست کن یا باید آن طوری باشد یا یقه ی لباست مشکل دارد از ان طرف صافش کن ." یعنی کمترین راهنمایی ها را می کرد چون درست از همان زمانی که بازیگری را برای یک نقش اتخاب مب کرد یا از همان موقعی که نقش را برای یک بازیگر به خصوص مینوشت ، به خوبی از تونایی های آن بازیگر آگاه بود . اگر از دلون میخواست که سکانسی را بازی کند مجبور نبود برایش توضیح بدهد که چگونه باید آن را انجام بدهد . برای این که او همه چیز را در باره ی بازیگرانی که با آنها کار می کرد میدانست . میدانست که آن ها چطور حرکت می کنند ، چطور بازی می کنند و چطور کارها یشان را انجام میدهند . در نتیجه نیازی به راهنمایی ها و دستورهای یش از اندازه نبود . او فقط به اندازه ای که به بازیگران راحتی و اعتماد به نفس بدهد آن ها را کارگردانی می کرد تا بتوانند دقیقا همان کاری را انجام بدهند که ملویل میخواست .

فکر می کنم ملویل این نقش را در 1963 به دلون پیشنهاد داد اما دلون آن را رد کرد و گفت که برای بازی در این فیلم وقت ندارد ، و این که قرار است به آمریکا برود و ستاره بشود و پیشنهادهای بهتر و مهمتری دارد . وقتی دلون از آمریکا برگشت ملویل فیلم نامه ی سامورایی را به او نشان داد . قرار ملاقاتی گذاشتند و ملویل به خان ی دلون رفت . ملویل شروع کرد به خواندن فیلم نامه با صدای بلند . دلون ساکت و بی حرکت نشسته بود و چنان همه ی هوش و حواسش را به فیلم نامه داده بود که انگار دارد به یک مراسم مذهبی گوش می کند . پس از مدتی گفت : "الان هفت هشت دقیقه است که داری فیلم نامه را میخوانی و من هنوز حتی یک خط دیالوگ م ندارم خیلی برایم جالب است این نقش را بازی خواهم کرد اسم فیلم نامه ات چیست ؟ " و ملویل جواب داد : "سامورایی" و دلون گفت : "بیا شروع کنیم" نه ! نه ! اشتباه کردم . دلون چیزی نگفت فقط با انگشتش اشاره کرد که ملویل دنبالش برود . آن ها به اتاق دلون رفتند . جایی که یک شمشیر سامورایی بالای تخت آویزان بود . اتاق کاملا ژاپنی بود . با یک فضای ریاضت کشانه و زاهد مابانه که همان چیزی است که ار اتاق یک سامورایی انتظار دارید . و به این ترتیب دلون در سامورایی بازی کرد با چنین شروعی معلوم بود که این فیلم باید تبدیل به یک شاهکار بشود .

یکی از قوی ترین لحظه های فیلم برای من همیشه صحنه ای بود که دلون اولین ماشین را می دزدد و اولین نما را از نگاه او می بینیم کلید درست را انتخاب می کند و با آن ماشین را روشن می کند در حالی که به نظر می رسد نگاه خیره اش در فضا گم شده است چشمهایش تقریبا آبی براق است درست مثل یک عکس نگاهش در دور دست ها گم می شود نگاهی که انگار هیچ روحی پشت آن نیست این چشم های مردی است که از همه چیز بریده است . برای رسیدن به چنین صحنه ای به ذهنی نیاز دارید که با تصویرهای غنی شده باشد باید با زبان تصویری سینما آشنا باشید .

سامورایی دو پایان بندی داشت در یکی دلون با لبخندی روی چهره اش میمیرد . ملویل این صحنه را از فیلم بیرون آورد . در پایان بندی دیگر دلون میمیرد ولی لبخند نمی زند فقط چهره اش از درد در هم رفته است دلیل واقعی اش این بوده که می خواسته کار دلون را تلافی کند . دلون به ملویل نگفته بوده که در فیلم دیگری او با لبخند روی چهره اش میمیرد . این چیزی بود که ملویل نمی توانست تحمل کند به همین دلیل پایان بندی اول فیلم را در تدوین بیرون کشید و آن را به شیوه دیگری فیلم برداری کرد .

پایان بندی دوم فیلم

 





:: بازدید از این مطلب : 271
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 27 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: