دو عکس جدید از فرناز رهنما:

سه عکس جدید از حدیث میرامینی:

مصاحبه ی جدید حدیث درباره ی کتاب و کتاب خوانی( با تشکر از الهام جون) :

 وقتی دختر «ستایش» رمان زیرمیزی می‌خواند/ جای کتاب در سریال‌های ما خالی است!

حدیث میرامینی معتقد است که باید فرهنگ کتابخوانی را در رسانه ها ترویج دهیم؛ همان طور که در فیلم یا سریالی، چیزی را مُد می کنیم؛ کمی هم روی کتاب، مانور دهیم و مثلا در طراحی صحنه و دکور به جای اشیای تزیینی که زیاد به چشم می خورد کتابخانه ای قرار بدهیم.

شیطنت و هیاهوی کاراکترهای شلوغ سریال هایش را در حرف ها و بیانش هم دارد. شیرین صحبت می کند و مهربان است. حدیث میرامینی 26 ساله با «روشنک» سریال دلنوازان، طعم شهرت را چشیده و حالا هم که بر خلاف همیشه نقش هایش، «نازگل» آرام و درونگرای ستایش2 است؛ البته قبل تر در سریال های هویت، گل های گرمسیری، زن بابا، ساختمان پزشکان و خداحافظ بچه هم جلوی دوربین رفته و «ورود آقایان ممنوع» و چند کار دیگر را هم روی پرده نقره ای داشته است.
میرامینی حرف هایش را با این گلایه سؤالی که «چرا در دکور فیلم ها و سریال ها از کتاب و کتابخانه استفاده نمی شود؟» شروع می کند و در مرور خاطرات و خطرات کتابی اش می رسد به دوران مدرسه که هر وقت حوصله درس گوش دادن نداشته زیر میزی، رمان می خوانده و بخت هم یارش بوده که معلم نمی دیده تا از کلاس بیرونش کند!
بعد هم بسته پر و پیمانی از کتاب ها پیشنهاد می کند و می گوید عاشق «شهر کتاب» است و با نرگس محمدی (مادرش در ستایش2) زیاد آنجا می روند.
حدیث را که این روزها وقت سر خاراندن هم ندارد، وسط تست گریم مجموعه تلویزیون «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» گیر انداختیم و گپ زدیم.

پیشنهادی برای کم کردن فاصله کتاب و کتابخوانی مان با دنیا از زبان حدیثِ ستایش؟
باید فرهنگ کتابخوانی را در رسانه هایمان ترویج دهیم. همان طور که در فیلم یا سریالی، چیزی را مُد می کنیم؛ کمی هم روی کتاب، مانور دهیم و جدی برخورد نماییم. در طراحی صحنه و دکور خیلی از فیلم ها، اشیا تزیینی زیاد به چشم می خورد اما کتابخانه وجود ندارد. اصلا کم پیش می آید خانمی بخواهد در خانه اش به جای بوفه، کتابخانه داشته باشد. متأسفانه هنوز خیلی ها نمی دانند کتابخوانی جزو فرهنگ است.

به دامِ پرزرق و برقِ کتاب هایی با اسم قشنگ اما متنِ دروغ افتاده اید؟
بله. اما هیچ وقت کتابی را به خاطر اسمش انتخاب نکردم. معمولا با شناختی که از نویسنده ها دارم به سراغ آثار می روم و اسم قشنگ یا جلد رنگی، خیلی برایم مهم نیست اما بدبختانه این کتاب های فریبنده در بازار کم نیستند.

پس اسم و طرح جلد در انتخابِ های حدیث بی تاثیر است؟
چندان هم بی تاثیر نیست، اما محتوایش مهم تر است. مثلا کتاب های «چهارچهارشنبه و یک کلاه گیس» و «مالیخولیای محبوب من» نوشته بهاره رهنما، از طراحی زیبایی برخوردارند و آدم را جذب می کنند.

حدیث میرامینی، تازه های کتاب را چه طور سراغ می گیرد؟
عاشق شهر کتاب هستم و با نرگس محمدی(ستایش) خیلی به آن جا می روم. خدا را شکر دوستان کتابخوان بسیار دارم و البته از طریق اینترنت هم با کتاب های جدید، آشنا می شوم.

بیشتر هوای کتاب های کاغذی را دارید یا آنلاین؟
آنلاین اصلا. عاشق ورق زدن کتاب هستم. حتی فیلم نامه هایی را که برایم ایمیل می کنند نمی خوانم و با مراجعه به دفتر تهیه کننده، نسخه کاغذی اش را می گیرم. کتابخوانی آنلاین، چشم را خسته می کند.

در گرانی و ناخوشی بازار نشر، چه طور مردم را به خرید و صرف کتاب دعوت کنیم؟
گاه هوس می کنم به شهر کتاب بروم و هر کتابی که جایش در قفسه کتابخانه ام خالی است را بخرم، اما متاسفانه خیلی گران هستند. ما برای تشویق مردم به کتابخوانی، کاری انجام نداده ایم. این روزها فرهنگ خرید ماشین مدل بالا و سفرهای خارجی به شدت جا افتاده است، اما فرهنگ مطالعه اصلا وجود ندارد و خیلی از آدم ها با کتاب، ارتباط برقرار نکرده اند. اگر به ارزان کردن قیمت پشت جلد فکر کنیم حتما افراد بیشتری به مطالعه روی می آورند. چه طور می شود از یک دانشجو که به زور و ضرب، کتاب های درسی اش را تهیه می کند توقع خرید با این هزینه های سرسام آور داشت؟

پس ارزانی، درمان درد است؟
بله. وقتی ارزان باشد متقاضی بیشتر می شود. متاسفانه هنوز در بازار کتاب، تکنیک جلب مشتری اتفاق نیفتاده است. مردمِ دیگر کشورها از گذشته های دور اهل مطالعه بوده اند اما در مدارس ما اگر یک کتاب غیردرسی در کیف دانش آموز پیدا شود تا مرحله اخراج برایش شاخ و شانه می کشند. وقتی اوضاع محیط های آموزشی ما این گونه است، چه طور توقع کتابخوانی از افراد داشته باشیم؟

خانم بازیگر، برای خرید کتاب های خوب اما گران، دست به جیب است؟
بله. اما خوشحال می شوم کتاب هایی را که می خرم ارزان باشند.(می خندد)

بسته پیشنهادی حدیث از دنیای کتاب های جذاب و خواندنی؟
بعضی کتاب ها حتما باید خوانده شوند؛ مثل آثار صادق چوبک و عباس صفاری یا نوشته های ویرجینیا وولف و هاینریش بُل. به نظرم اینها بایدی هستند.
از خواندن «کوری» ژوزه ساراماگو،« لیدی ال» رومن گاری، «بر باد رفته» مارگارت میچل، «عقاید یک دلقک» و «سیمای زنی در میان جمع» هاینریش بُل و «سال بلوا» و «سمفونی مردگان» عباس معروفی هم غافل نشوید. کتاب «انگار گفته بودی لیلی» از سپیده شاملو و «عطر سنبل، عطرکاج» فیروزه جزایری دوما را هم پیشنهاد می کنم. شعرهای گروس عبدالملکیان و محسن روشن هم خواندنی است و به خرید کتاب های همشهری نیز علاقه دارم. البته مترجمی کتاب هم خیلی برایم دلچسب است اما متاسفانه تا امروز، فرصت پیگیری اش را نداشتم. وقتی کتاب های خارجی را می خوانم و اصطلاحاتی اذیتم می کند، می گویم اگر از مترجمی سر در می آوردم خیلی خوب بود.

پس به انگلیسی مسلط هستید؟
تا حدودی. اما نه در حد ترجمه کتاب. (می خندد)
این روزها با چه کتابی، همراهید؟
«تنگسیر» صادق چوبک. چون مطالعه اش را تازه شروع کردم دقیق نمی دانم موضوعش چیست. سر هر فیلم یا سریال جدیدی که می روم خواندن کتابی را کلید می زنم. (می خندد)
روزگار بی کتاب مثل؟
مثل آدمی که هیچ کس را برای گذراندن اوقات فراغت و تنهایی اش ندارد. روزگار کسل کننده ای است.