وقتی به چشم قهوه ای ات فكر ميكنم ( ناصر ندیمی )
نوشته شده توسط : blogkhan
وقتی به چشم قهوه ای ات فكر ميكنم

از لابلای هر نفسم؛دردسر بكش

چشمان تو مزارع كوباست،...

بعد از اين،

فنجان فال قهوه ی من را تو سر بكش

**

كوبا،

هميشه سرخوش سيگار يا شكر

با مردمان قهوه ای اش مثل شعر نو

چشمان تلخ قهوه ای ات را به من بده

اين شعر های دم نكشيده برای تو!

***

سرسبزی شمال اروپا مزخرف است

يا سردی هميشه ی زنهای استونی

اصلن به من چه آبی دريای بالتيک

با چشمهای قهوه ای خود ،

چه می كنی؟!

****

من خاوری/ميانه ای/ ام،منفجر شده

دستی اگر به لمس سقوطم رسيده است

يک شب دفاع نحس مقدس شروع شد

جنگی كه خون شهر مرا سركشيده است

*****

اصلن به من چه قهوه ای چشمهای تو

وقتی به جنگ،شهر مرا سر بريده اند

آنقدر زخمی ام كه فقط فكر می كنم

پای مرا به جنگ جهانی كشيده اند

******

كوبای خوب اول اين شعر مال تو

سيگار يا شكر،به تو تقديم می شود

می ترسم اينكه از بغلم دور تر شوی

اين شعر مختصر به تو تقديم می شود

*******

اصلن به من چه از بغلم دورتر شوی

اصلن به من چه ،اينكه اروپا مزخرف است

من خاوری/ميانه ای/ام،دربدر ترين

اين شعر عاشقانه سراپا مزخرف است

********

من فحش مي دهم به ترورهای بی هدف

حالی كه دست هاي مرا مُشت مي كند

با پول نفت شكل جهانم عوض شده

اما هنوز سفره به نان پُشت مي كند

*********

اين سگ نوشته ها كه فقط پارس مي كنند

با من حضور نحس سگی را نگاه كن

فرقی نمی كند كه،كجا خاک بر سری!

حتی اگر! سواحل زيبای بارسلون

**********

بی انقلاب درد زيادی كشيده ام

سيگار مي كشم كه فقط درد كم كنم

با چشمهای قهوه ای ات،شعر گفته ام

می خواستم برای خودم قهوه دم كنم





:: بازدید از این مطلب : 328
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 27 ارديبهشت 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: